اصولی فقهیاعتقادی - کلامیفلسفیمعارف قرآنی

علل و حکمت های تحریم چیزها

بسم الله الرحمن الرحیم

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، تحلیل و تحریم چیزها مبتنی بر علل و حکمت ها است. بنابراین، هیچ چیزی بی دلیل حلال یا حرام نشمرده نشده است. بر همین اساس، در قرآن و روایات به علل و حکمت های احکام شرعی توجه خاصی شده تا جایی که حضرت فاطمه(س) خود در مقام تبیین برخی از این علل و فلسفه و حکمت های تحلیل و تحریم برآمده و در کتبی چون «علل الشرایع» به برخی از مهم ترین آنها اشاره شده است.

از نظر قرآن، این که چیزی مورد احترام قرار می گیرد و لازم است تا به حدود آن تجاوز نشود، بر اساس همین حکمت ها و علل و آثاری است که بر آن مترتب است. پس هرگز بی دلیل و سلطان و برهان و علت و حکمت و فلسفه و هدف چیزی حلال یا حرام شمرده نشده است. پس وقتی به انسان به عنوان مکلف تکلیف می شود کاری را انجام دهد یا ترک کند، ناظر به همین علل و فلسفه و حکمت ها است.

بر اساس آموزه های وحیانی قرآن، خدا به عنوان خالق هر چیزی شناخت و علم جامع و کامل و تمام نسبت به آن دارد و می داند که چه چیزی برای انسان مفید و به مصلحت است یا مضر و دارای مفسدت است. از همین روست که طیبات را مثلا حلال کرده و خبائث را حرام دانسته است. البته هر چیزی دارای مصلحت صد درصدی باشد، واجب و کم تر از آن مستحب دانسته شده، چنان که چیزهای دارای مفسدت صد درصدی حرام و کم تر از آن مکروه شمرده شده است. بر همین اساس اصولی ها در مکتب اسلام بر این باورند که تحلیل و تحریم بر اساس مصالح و مفاسدی است که در متعلقات احکام وجود دارد.

به هر حال، بر اساس آموزه های وحیانی قرآن، از جمله آیه 151 سوره انعام و آیات 173 و 275 سوره بقره، تحلیل و تحریم امور و چیزها تنها به دست آفریدگار و پروردگار یکتا است؛ و پیامبران تنها مامور ابلاغ آن به مردمان هستند؛ زیرا تنها خدا است که به تمام کمال نسبت به امور و چیزها علم دارد و مصالح و مفاسد هر چیزی را می داند. پس اگر پیامبری حتی پیامبر اکرم(ص) به تحریم و تحلیل بپردازد می بایست پاسخگوی خدا باشد.(تحریم، آیه 1)

علل و حکمت تحریم ها

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، همان گونه که «طیبات» موجب می شود تا چیزهای طیب برای انسان حلال شمرده شود، «خبثات» چیزها موجب می شود که خدا آن چیزها را تحریم کرده و حرام قرار دهد.(اعراف، آیه 157) در حقیقت ملاک تحلیل و تحریم چیزی جز طیبات و خبائث نیست؛ به این معنا که هر چیزی که با تن و روان آدمی سازگار است به عنوان طیبات، در دایره تحلیل قرار گرفته و هر چیزی که خبیث و ناسازگار با تن و روان آدمی است، تحریم شده است.(همان؛ مائده، آیات 90 و 100؛ انعام، آیه 145)

باید توجه داشت که «طیب» هر چیزی است که با نیازها و سلامت تن و روان انسان هماهنگ و سازگار است؛ در حالی که «خبیث» هر چیزی است که به تن و روان انسان زیان و ضرر می رساند و هیچ سازگاری ندارد یا کم ترین سازگاری را دارد. از همین روست که هر چیزی هم چون «خمر»، خون و گوشت مردار و مانند آنها به عنوان خبائث حرام شمرده شده است؛ در حالی که زینت های الهی و طیبات از هر چیزی هم چون رزق برای انسان تحلیل می شود.(اعراف، آیه 32 و 33)

از نظر قرآن، اموری که مصداق «رجس» یا «فسق» «فواحش» و مانند آنها از قبیل خون ریخته شده، گوشت خوک و مانند آنها حرام شمرده شده و تحریم گردیده است(انعام، آیات 143 تا 151؛ مائده، آیات 1 تا 3)؛ زیرا این امور از خبائث است که تاثیرات بدی بر تن و روان آدمی می گذارد.

رجس امور پلید است، چنان که فسق هر چیزی است که میان گوشت و پوست آن ارتباط از میان رفته و به جای حفاظت عامل خطر برای چیز می شود؛ چنان که فحشاء خواه آشکار آن و خواه نهانش موجب می شود که انسان از مسیر اصلی خارج شود و رفتاری بیرون از دایره فطرت داشته باشد که راه هدایت و کمال در راه فطرت است. از همین روست که زنا به جای زناشویی به عنوان فحشاء دانسته می شود.

از نظر قرآن، هر چیزی که مصداق «ظلم» باشد نیز در ساحت تحریم شرعی الهی قرار می گیرد؛ زیرا ظلم به هر شکلی خروج از دایره عدالت و حقانیت است؛ زیرا عدالت به معنای قرار گیری یا قرار دادن هر چیزی در جایگاه مناسب حقی است که خدا برای آنان در نظر گرفته است؛ پس وقتی ظلمی می شود، آن چیز از جایگاه حق و مناسب و مقدری خودش خارج می شود و دیگر نمی تواند به کمال بایسته و شایسته اش دست یابد. از همین روست که خدا هر گونه چیزی که مصداق «ظلم» باشد تحریم کرده است؛ زیرا امری است که با تن و روان آدمی بلکه با همه هستی در تضاد است و ناسازگاری پیدا می کند. بر همین اساس است که بهتان و تهمت و غیبت، نیش زبان و مانند آنها به عنوان اذیت و آزاررسانی به دیگران که نوعی ظلم و خروج از دایره عدالت است، از سوی خدا تحریم شده است.(احزاب، آیه 58؛ حجرات، آیه 12؛ همزه، آیه 1)

هم چنین «تلبیس» حق به باطل و کتمان عالمانه حق (بقره، آیه 42؛ آل عمران، آیه 71) به عنوان نوعی ظلم به دیگران در فهم حق و گرایش بدان تحریم می شود و اجازه داده نشده تا کسی با این گونه رفتارها به دیگران ظلم روا دارد و از دایره و مسیر حق و حقیقت و عدالت خارج سازد.

از نظر قرآن، هر گونه اعمال ظالمانه چون قتل نفس، آبروریزی(توبه، آیه 79)، ظهار همسر(مجادله، آیه 2)، آمیزش در ایام حیض(بقره، آیه 222)، آواره سازی مردمان(بقره، آیات 84 و 85)، اتکا به ظالمان(هود، آیه 113)، اختلاف افکنی(توبه، آیه 107)، اذیت و آزار دیگران به قول و فعل(ابراهیم، آیات 12 و 13؛ حجرات، آیات 11 و 12)، اذیت والدین(اسراء، آیه 23؛ احقاف، ۀآیات 17 و 18)، ازدواج اجباری و اکراهی(نساء، آیه 19)، ازدواج با محارم(نساء، آیه 23)، اشاعه فحشاء(نور، آیه 19)، اضرار به دیگران(بقره، آیه 231 و 233 و 282)، افشای اسرار و رازها(تحریم، آیات 3 و 4؛ ممتحنه، آیه 1)، اهانت به دیگران(اسراء، آیه 23؛ نساء، آیه 46)، خروج و بغی علیه حکومت اسلامی(بقره، آیه 173؛ اعراف، آیه 33)، و مانند آنها به عنوان مصادیق ظلم و خروج از دایره حق و عدالت تحریم شده است.

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، انسان می بایست هماره بر اساس حق فکر و عمل کند و از باطل و غیر حق اجتناب کند. شکی نیست که مهم ترین جلوه ها و تجلیات حق را می توان در اموری چون عدالت، امانت، صداقت، وفا، اسلام ، ایمان و مانند آنها یافت؛ از این روست که خدا این امور را نه تنها دوست و محبوب می دارد، بلکه به عنوان عامل تاثیرگذار در سلامت تن و روان آنان ها را واجب کرده و گرایش و عمل بدان را بسیار مفید و سازنده و به مصلحت سعادت دنیوی و اخروی انسان دانسته است؛ در برابر هر چیزی که غیر حق و باطل باشد؛ چون ظلم، خیانت، دروغ، عهدشکنی، کفر، شرک، و مانند آنها را حرام دانسته است؛ زیرا این امور به انسان زیان می رساند و اجازه نمی دهد تا به کمالات بایسته و شایسته برسد و در مقام خلافت الهی قرار گیرد.

بنابراین، اگر خدا در اموری عبادی خواهان اقامه نماز، زکات، خمس، حج، جهاد، روزه و مانند آنها می شود و از اموری چون زنا، ربا یا حتی ترک امور واجب و حلال باز می دارد و نهی می کند، به دلیل آن است که در سایه این امور  است که انسان به کمال می رسد و از نواقص و عیوب وجودی می رهد و شاکله شخصیتی خویش را برای مقام خلافت الهی در دنیا و آخرت تثبیت می کند.

در حقیقت حدود الهی در واجبات و محرمات که لازم است انسان آن را بشناسد و مراعات کند همگی اموری است که به مصلحت انسان است؛ زیرا ورود به ساحت محرمات می تواند انسان را به مفسدت و فسادی دچار کند که کمالات انسانی و مقام خلافت الهی از دست برود و انسان در نقص و عیب گرفتار بماند و به جایگاه الهی خویش نرسد.

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا